حشرهشناسی کک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I found a flea on my cat's fur.
من یک کک روی موی گربهام پیدا کردم.
The flea jumped from one dog to another.
کک از سگی به سگ دیگر پرید.
خردهگیری دردآور، انتقاد شدید، کنایهی زننده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flea» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flea