با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Forebrain

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: fore-brain

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
کالبدشناسی پیش مغز، مغز قدامی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The forebrain is the largest part of the brain.
- مغز قدامی بزرگ‌ترین قسمت مغز است.
- The fore-brain is responsible for complex cognitive processes such as decision-making and problem-solving.
- پیش مغز مسئول فرایندهای شناختی پیچیده مانند تصمیم‌گیری و حل مسئله است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forebrain

  1. noun The anterior portion of the brain; the part of the brain that develops from the anterior part of the neural tube
    Synonyms: prosencephalon

ارجاع به لغت forebrain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forebrain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forebrain

لغات نزدیک forebrain

پیشنهاد بهبود معانی