امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Foredoom

American: fɔːrˈduːm British: fɔːˈduːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
تقدیر، محکومیت قبلی، از پیش مقدر یا محکوم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Laziness foredoomed him to failure.
- تنبلی از پیش او را محکوم به شکست کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foredoom

  1. verb To predestine to a tragic end
    Synonyms: doom, fate

ارجاع به لغت foredoom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foredoom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foredoom

لغات نزدیک foredoom

پیشنهاد بهبود معانی