تقدیر، محکومیت قبلی، از پیش مقدر یا محکوم کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Laziness foredoomed him to failure.
تنبلی از پیش او را محکوم به شکست کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «foredoom» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foredoom