آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Frenchify

ˈfrentʃəˌfaɪ ˈfrentʃɪfaɪ

معنی frenchify | جمله با frenchify

adverb

فرانسوی مآب شدن،آداب و رسوم فرانسوی‌ها را داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

He went to France for six months and now he has become completely Frenchified.

شش ماه فرانسه رفت و حالا کاملاً ژست فرانسوی می‌گیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت frenchify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frenchify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frenchify

لغات نزدیک frenchify

پیشنهاد بهبود معانی