فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Frowning

گذشته‌ی ساده:

frowned

شکل سوم:

frowned

سوم‌شخص مفرد:

frowns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2

اخمو، عبوس، ترش‌رو، درهم‌کشیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The young writer pitched his screenplay to a frowning producer.

نویسنده‌ی جوان فیلمنامه‌اش را به تهیه‌کننده‌ای ترش‌رو سپرد.

the frowning face

چهره‌ی درهم‌کشیده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد frowning

  1. adjective scowling
    Synonyms:
    irritable grim glowering sulky

ارجاع به لغت frowning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frowning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frowning

لغات نزدیک frowning

پیشنهاد بهبود معانی