با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Frowning

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    frowned
  • شکل سوم:

    frowned
  • سوم شخص مفرد:

    frowns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective C2
    اخمو، عبوس، ترش‌رو، درهم‌کشیده
    • - The young writer pitched his screenplay to a frowning producer.
    • - نویسنده‌ی جوان فیلمنامه‌اش را به تهیه‌کننده‌ای ترش‌رو سپرد.
    • - the frowning face
    • - چهره‌ی درهم‌کشیده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد frowning

  1. adjective scowling
    Synonyms: glowering, sulky, grim, irritable

ارجاع به لغت frowning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frowning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frowning

لغات نزدیک frowning

پیشنهاد بهبود معانی