زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Fructify

ˈfrʌktɪfaɪ ˈfrʌktɪfaɪ

معنی fructify | جمله با fructify

adverb

میوه دادن، مثمر شدن، میوه‌دار کردن، برومند کردن، بارور ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Our efforts did not fructify.

کوشش‌های ما به نتیجه نرسید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fructify

  1. verb fertilize
    Synonyms:
    impregnate fecundate pollinate

ارجاع به لغت fructify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fructify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fructify

لغات نزدیک fructify

پیشنهاد بهبود معانی