آخرین به‌روزرسانی:

Fruitage

American: ˈfruːtɪdʒ British: ˈfruːtɪdʒ

معنی و نمونه‌جمله

noun

میوه‌جات، میوه، حاصل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

This year's fruitage is excellent.

محصولات امسال خیلی خوب است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fruitage

  1. noun the produce harvested from the land
    Synonyms:
    yield harvest crop fruit

ارجاع به لغت fruitage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fruitage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fruitage

لغات نزدیک fruitage

پیشنهاد بهبود معانی