آخرین به‌روزرسانی:

Furthest

ˈfɜrːðɪst ˈfɜːðɪst

صفت تفضیلی:

further

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb B1

دورترین ،دورتر از همه ،در دورترین نقطه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a journey to the furthest points of the earth

سفری به دورترین مناطق زمین

In computer technology, America has gone the furthest.

در فن‌آوری رایانه، آمریکا در صدر قرار دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد furthest

  1. adjective most distant
    Synonyms:
    farthest outermost remotest most remote extreme ultimate outmost uttermost
    Antonyms:
    nearest closest

ارجاع به لغت furthest

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «furthest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/furthest

لغات نزدیک furthest

پیشنهاد بهبود معانی