آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Garage

ɡəˈrɑːʒ ˈɡærɪdʒ / / -ɑːʒ

گذشته‌ی ساده:

garaged

شکل سوم:

garaged

سوم‌شخص مفرد:

garages

وجه وصفی حال:

garaging

شکل جمع:

garages

معنی garage | جمله با garage

noun countable A2

گاراژ، پارکینگ

They built a new garage next to their house for two cars.

آن‌ها، گاراژ جدیدی کنار خانه‌شان برای دو خودرو ساختند.

We converted the old garage into a small workshop.

ما گاراژ قدیمی را به کارگاهی کوچک تبدیل کردیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a three-car garage

گاراژ برای سه اتومبیل

noun countable B1

تعمیرگاه، مکانیکی

در انگلیسی آمریکایی از auto shop هم استفاده می‌شود.

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He works at a garage fixing cars and trucks.

او در تعمیرگاهی مشغول به کار است و خودروها و کامیون‌ها را تعمیر می‌کند.

The garage replaced the old engine with a new one.

مکانیکی، موتور قدیمی را با موتور جدید تعویض کرد.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی پمپ بنزین، جایگاه سوخت

در انگلیسی آمریکایی از gas station استفاده می‌شود.

Make sure to stop at a garage before heading into the desert.

قبل‌از رفتن به بیابان، حتماً در جایگاه سوخت توقف کنید.

The garage was crowded with cars on the holiday weekend.

پمپ بنزین در تعطیلات آخر هفته، پر از خودرو بود.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی نمایشگاه ماشین، محل فروش خودرو

We visited several garages before choosing the right car.

قبل‌از انتخاب خودروی مناسب، از چندین نمایشگاه خودرو بازدید کردیم.

The garage has a financing plan for customers who want to buy a car.

این نمایشگاه برای مشتریانی که می‌خواهند خودرو بخرند، طرح تأمین مالی دارد.

noun uncountable

موسیقی موسیقی گاراژ

Garage music became popular in the UK in the 1990s.

موسیقی گاراژ در دهه‌ی ۱۹۹۰ در بریتانیا محبوب شد.

The DJ played a mix of garage and house tracks last night.

دی‌جی دیشب میکس موسیقی گاراژ و هاوس را پخش کرد.

verb - transitive

نگه داشتن خودرو در پارکینگ، پارک کردن در گاراژ، قرار دادن خودرو در گاراژ

I always garage my motorcycle during the winter months.

من همیشه موتورم را در ماه‌های زمستان در گاراژ پارک می‌کنم.

The insurance company offers lower rates if the car is garaged.

اگر خودرو در گاراژ نگه داشته شود، شرکت بیمه نرخ‌های کمتری ارائه می‌دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد garage

  1. noun storage building for vehicles, workplace
    Synonyms:
    parking space parking lot storage shop repair shop carport car stall barn

سوال‌های رایج garage

شکل جمع garage چی میشه؟

شکل جمع garage در زبان انگلیسی garages است.

ارجاع به لغت garage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «garage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/garage

لغات نزدیک garage

پیشنهاد بهبود معانی