آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Gm

ˌdʒiː ˈem ˌdʒiː ˈem

معنی gm | جمله با gm

abbreviation

گرم (اختصار نوشتاری)

شکل کامل: gram

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

مشاهده

The gold ring weighed about 7 gm.

وزن حلقه‌ی طلا حدود ۷ گرم بود.

He bought 100 gm of cheese from the market.

او ۱۰۰ گرم پنیر از بازار خرید.

abbreviation adjective

(GM) تراریخته، دستکاری‌شده‌ی ژنتیکی، اصلاح‌شده‌ی ژنتیکی

شکل کامل: genetically modified

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Scientists are developing GM rice with higher nutritional value.

دانشمندان درحال توسعه‌ی برنج تراریخته‌ای با ارزش غذایی بالاتر هستند.

Some people worry about the safety of GM foods.

برخی مردم نگران ایمنی غذاهای تراریخته هستند.

abbreviation

(GM) مدیر کل

شکل کامل: general manager

The GM decided to restructure the sales department.

مدیر کل تصمیم گرفت بخش فروش را بازسازی کند.

Our GM will attend the international conference next week.

مدیر کل ما، هفته‌ی آینده در کنفرانس بین‌المللی شرکت خواهد کرد.

abbreviation

(GM) استاد بزرگ

شکل کامل: grand master

He trained under a martial arts GM for many years.

او سال‌ها زیر نظر استاد بزرگ هنرهای رزمی آموزش دید.

The GM title is awarded by FIDE to the world’s best chess players.

عنوان استاد بزرگ توسط فدراسیون شطرنج به بهترین شطرنج‌بازان جهان اعطا می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد gm

  1. noun a metric unit of weight equal to one thousandth of a kilogram
    Synonyms:
    gram gramme g

ارجاع به لغت gm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gm

لغات نزدیک gm

پیشنهاد بهبود معانی