آخرین به‌روزرسانی:

Gm

ˌdʒiː ˈem ˌdʒiː ˈem ˌdʒiː ˈem

معنی‌ها

abbreviation

مدیر کل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
abbreviation

کالای ناویژه

abbreviation

سرکرده، سراستاد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gm

  1. noun a metric unit of weight equal to one thousandth of a kilogram
    Synonyms:
    gram gramme g

ارجاع به لغت gm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gm

لغات نزدیک gm

پیشنهاد بهبود معانی