مصاحبت دوستانه، همنشینی صمیمانه، خوشمشربی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The members of the club valued good-fellowship and camaraderie, always welcoming new members with open arms.
اعضای باشگاه برای مصاحبت دوستانه و رفاقت ارزش قائل بودند و همیشه با آغوش باز از اعضای جدید استقبال میکردند.
The holiday season is a time of good-fellowship.
فصل تعطیلات وقت همنشینی صمیمانه است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «good-fellowship» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/good-fellowship