خوشقلب، مهربان، دلسوز، سخاوتمند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My aunt is a good-hearted woman.
عمهی من زن خوشقلبی است.
The good-hearted man donated all of his winnings to charity.
مرد سخاوتمند تمام عوایدش را به خیریه اهدا کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «good-hearted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/good-hearted