امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Grad

    ɡræd ɡræd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun abbreviation
    فارغ‌التحصیل، آموخته، دانش‌آموخته

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد grad

    1. noun One-hundredth of a right angle
      Synonyms:
      grade
    1. noun A person who has received a degree from a school (high school or college or university)
      Synonyms:
      alumnus alumna alum graduate

    ارجاع به لغت grad

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grad

    لغات نزدیک grad

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return