شکل جمع:
granariesانبار غله
The farmer stored his wheat in the granary.
کشاورز گندم خود را در انبار غله انبار کرد.
We need to build a new granary.
باید انبار غلهی جدید بسازیم.
غلهخیز (منطقه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Azerbaijan is granary.
آذربایجان غلهخیز است.
Punjab is the granary of India.
پنجاب منطقهی غلهخیز هند است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «granary» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/granary