همچنین میتوان از great-aunt به جای grandaunt استفاده کرد.
خالهی بزرگ، عمهی بزرگ، خالهی پدر، خالهی مادر، عمهی پدر، عمهی مادر، خالهی پدری، خالهی مادری، عمهی پدری، عمهی مادری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My grandaunt is an accomplished artist.
خالهی پدریام هنرمندی چیرهدست است.
I have a close relationship with my grandaunt.
با خالهی پدریام ارتباطی صمیمی و نزدیک دارم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grandaunt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grandaunt