شکل جمع:
grandchildrenنوه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their grandchild is starting school this year.
نوهی آنها امسال به مدرسه میرود.
The grandparents bought toys for all their grandchildren.
پدربزرگ و مادربزرگ برای همهی نوههایشان اسباببازی خریدند.
She loves spending time with her grandchildren.
او عاشق وقتگذرانی با نوههایش است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grandchild» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grandchild