همچنین میتوان از great-niece به جای grandniece استفاده کرد.
نوهی برادر، نوهی خواهر (مؤنث)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My grandniece resembles her mother in both looks and personality.
نوهی برادرم هم از نظر ظاهر و هم از نظر شخصیت شبیه مادرش است.
My grandniece is graduating from high school this year.
نوهی خواهرم امسال از دبیرستان فارغالتحصیل میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grandniece» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grandniece