Grandniece

ɡrænˈniːs ɡrænˈniːs
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از great-niece به‌ جای grandniece استفاده کرد.

  • Countable Noun
    نوه‌ی برادر، نوه‌ی خواهر (مؤنث)
    • - My grandniece resembles her mother in both looks and personality.
    • - نوه‌ی برادرم هم از نظر ظاهر و هم از نظر شخصیت شبیه مادرش است.
    • - My grandniece is graduating from high school this year.
    • - نوه‌ی خواهرم امسال از دبیرستان فارغ‌التحصیل می‌شود.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک grandniece

پیشنهاد و بهبود معانی