شکل نوشتاری دیگر این لغت: greatniece
همچنین میتوان از grandniece به جای great-niece استفاده کرد.
نوهی برادر، نوهی خواهر (مؤنث)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I can't wait to see my great-niece again.
نمیتوانم صبر کنم تا دوباره نوهی برادرم را ببینم.
It was a proud moment when my greatniece graduated from college.
وقتی که نوهی خواهرم از کالج فارغالتحصیل شد، لحظهای غرورآفرین بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «great-niece» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/great-niece