شکل نوشتاری دیگر این لغت: greatnephew
همچنین میتوان از grandnephew به جای great-nephew استفاده کرد.
نوهی برادر، نوهی خواهر (مذکر)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My great-nephew loves playing sports and is a talented soccer player.
نوهی برادرم من عاشق ورزش است و بازیکن فوتبال بااستعدادی است.
My greatnephew just turned one year old and he is already walking.
نوهی خواهرم تازه یک ساله شده است و دارد راه میرود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «great-nephew» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/great-nephew