Great-nephew

ˌɡreɪtˈnefjuː ˌɡreɪtˈnefjuː
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: greatnephew

همچنین می‌توان از grandnephew به‌ جای great-nephew استفاده کرد.

  • Countable Noun
    نوه‌ی برادر، نوه‌ی خواهر (مذکر)
    • - My great-nephew loves playing sports and is a talented soccer player.
    • - نوه‌ی برادرم من عاشق ورزش است و بازیکن فوتبال بااستعدادی است.
    • - My greatnephew just turned one year old and he is already walking.
    • - نوه‌ی خواهرم تازه یک ساله شده است و دارد راه می‌رود.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک great-nephew

پیشنهاد و بهبود معانی