با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Grandnephew

ˌɡrændˈnefjuː ˈɡrænnefjuː
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از great-nephew به‌ جای grandnephew استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    نوه‌ی برادر، نوه‌ی خواهر (مذکر)
    • - My grandnephew looks just like his father.
    • - نوه‌ی برادرم شبیه پدرش است.
    • - She loves spending time with her grandnephew at the park.
    • - او دوست دارد با نوه‌ی خواهرش در پارک وقت بگذارند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت grandnephew

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grandnephew» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grandnephew

لغات نزدیک grandnephew

پیشنهاد بهبود معانی