Great-uncle

ˈɡreɪtˈʌŋkəl ˈɡreɪtˈʌŋkəl
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از granduncle به‌ جای great-uncle استفاده کرد.

  • Countable Noun
    عموی پدر، عموی مادر، دایی پدر، دایی مادر، برادر پدربزرگ، برادر مادربزرگ
    • - My great-uncle is a World War II veteran.
    • - عموی پدرم کهنه‌سرباز جنگ جهانی دوم است.
    • - My great-uncle passed away last year.
    • - عموی مادرم پارسال درگذشت.
پیشنهاد و بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات نزدیک great-uncle

پیشنهاد و بهبود معانی