شکل جمع:
griotsقصهگو، روایتگر (در غرب آفریقا، شخصی با داستان یا شعر تاریخ جامعه رو نقل میکند و در مراسمات شرکت میکند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Griots play an important role in both funerals and other ceremonies.
قصهگوها در مراسم خاکسپاری و سایر مراسم نقش مهمی ایفا میکنند.
The young boy learned from the griot about his ancestors.
پسر جوان از قصهگو دربارهی نیاکانش آموخت.
شکل جمع griot در زبان انگلیسی griots است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «griot» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/griot