فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Grow Into

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

تبدیل شدن، ارتقا یافتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He’s grown into a handsome young man.

او مرد خوشتیپی شده است.

The town grew into a city.

شهرک تبدیل به شهر شده.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت grow into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grow into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grow-into

لغات نزدیک grow into

پیشنهاد بهبود معانی