تبدیل شدن، ارتقا یافتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He’s grown into a handsome young man.
او مرد خوشتیپی شده است.
The town grew into a city.
شهرک تبدیل به شهر شده.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grow into» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grow-into