Handhold

ˈhændhoʊld ˈhændhəʊld
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    handholds

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
دستگیره، جای دست، گیره دستی (که هنگام بالا رفتن کمک می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The climber reached for a sturdy handhold on the rocky wall.
- کوه‌نورد، به‌سمت دستگیره‌ی محکمی روی دیواره‌ی سنگی رفت.
- The ladder was shaky, but at least it had a sturdy handhold.
- نردبان لق بود، اما حداقل جای دست محکمی داشت.
- The hikers struggled to find a secure handhold on the icy slope.
- کوهنوردان برای یافتن دستگیره‌ی مطمئن روی شیب یخی تقلا کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت handhold

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «handhold» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/handhold

لغات نزدیک handhold

پیشنهاد بهبود معانی