با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Headline

ˈhedlaɪn ˈhedlaɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    headlines

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable B1
    (روزنامه و غیره) عنوان مقاله، تیتر
    • - A newspaper headline caught his attention.
    • - تیتر روزنامه توجه او را جلب کرد.
    • - Today's gossip is tomorrow's headline.
    • - شایعه‌ی امروز تیتر فردا است.
  • noun countable
    سرصفحه‌ی کتاب (که شماره‌ی صفحه و غیره را ذکر می‌کند )
  • noun countable
    (اخبار رادیو و غیره) خبر مهم، اهم اخبار
  • verb - transitive countable
    (به مقاله و غیره) عنوان دادن، تیتر تعیین کردن
  • verb - transitive countable
    (برای هنرمند یا بازیگر) تبلیغ کردن، شناساندن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد headline

  1. noun head
    Synonyms: heading, caption, title, leader, header, screamer, scarehead

ارجاع به لغت headline

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «headline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/headline

لغات نزدیک headline

پیشنهاد بهبود معانی