با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

High Society

ˌhaɪ səˈsaɪət̬i ˌhaɪ səˈsaɪəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
اشراف، طبقه‌ی اشرافی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- There were 2,000 guests from European high society at the prince's wedding.
- 2000 مهمان از اشراف اروپا در عروسی شاهزاده حضور داشتند.
- They were even in high society at that time.
- در آن زمان جزو اشراف بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد high society

  1. noun fashionable society
    Synonyms: Four Hundred, aristocracy, beau monde, beautiful people, beautiful people, best people, café society, cream of society, crème de la crème, cultured class, elite, fashionable society, good society, haut monde, high life, jet set, jet set, polite society, privileged class, right people, smart set, societe, society, the Four Hundred, the better sorts, the privileged, upper class, upper crust

ارجاع به لغت high society

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «high society» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-society

لغات نزدیک high society

پیشنهاد بهبود معانی