ظاهرسازی، صحنهسازی، وانمودسازی، تظاهر، تصنع، ننهمنغریبمبازی، تمارض (رفتار نمایشی، اغراقآمیز و خلاف واقعیت)
The politician's histrionics were viewed as a tactic to gain sympathy.
ظاهرسازیهای این سیاستمدار حربهای برای جلب همدردی تلقی میشد.
Her histrionics during the meeting drew everyone's attention.
ننهمنغریبمبازیهای او در طول جلسه توجه همه را به خود جلب کرده بود.
He often resorted to histrionics to gain attention in social situations.
او برای جلب توجه در موقعیتهای اجتماعی اغلب به تظاهر متوسل میشد.
سینما و تئاتر نمایش غلوشده، اجرای اغراقآمیز، نمایش مبالغهآمیز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The actor's histrionics captivated the audience.
نمایش غلوشده این بازیگر تماشاگران را مجذوب کرده بود.
The actors histrionics left some viewers feeling bored.
اجراهای اغراقآمیز بازیگران باعث شده بود تا برخی از تماشاگران احساس بیحوصلگی کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «histrionics» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/histrionics