Dramatics

American: drəˈmætɪks British: drəˈmætɪks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
کارهای هنری و خارج از برنامه دبیرستان و دانشکده، روش نمایش، هنر تئاتر، فن نمایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I was hoping she would say goodbye and go without any dramatics.
- امیدوار بودم بدون الم شنگه خداحافظی بکند و برود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dramatics

  1. noun The art and occupation of an actor
    Synonyms: acting, dramaturgy, dramatic-art, stage, dramaticism, dramatism, theater, theatre, theatricism
  2. noun Overemotional exaggerated behavior calculated for effect
    Synonyms: histrionics, melodramatics, theatrical, theatrics

ارجاع به لغت dramatics

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dramatics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dramatics

لغات نزدیک dramatics

پیشنهاد بهبود معانی