فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dramatics

American: drəˈmætɪks British: drəˈmætɪks

معنی و نمونه‌جمله

noun

کارهای هنری و خارج از برنامه دبیرستان و دانشکده، روش نمایش، هنر تئاتر، فن نمایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I was hoping she would say goodbye and go without any dramatics.

امیدوار بودم بدون الم شنگه خداحافظی بکند و برود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dramatics

  1. noun the art and occupation of an actor
    Synonyms:
    acting theatre theater stage dramatic-art dramaturgy theatricism dramaticism dramatism
  1. noun overemotional exaggerated behavior calculated for effect
    Synonyms:
    theatrics theatrical histrionics melodramatics

ارجاع به لغت dramatics

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dramatics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dramatics

لغات نزدیک dramatics

پیشنهاد بهبود معانی