شکل جمع:
hometownsشهر (محل زندگی)، زادگاه، محل تولد، وطن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Qom is his hometown.
وطن او قم است.
My hometown shaped me into the person I am today.
زادگاهم مرا به فردی که امروز هستم تبدیل کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hometown» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hometown