با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Hunks

American: ˈhəŋks British: hʌŋks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
(نادر) آدم خسیس و بدقلق، ناتو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hunks

  1. noun A large piece of something without definite shape
    Synonyms: wads, lumps, portions, gobs, pieces, masses, clods, chunks, clumps, bulks, loaves, hunches, blocks, humps, slices, morsels, batches, bunches
  2. noun A person regarded as physically attractive.
    Synonyms: studs, lookers, knockouts, dolls, babes, stunners, lovelies

ارجاع به لغت hunks

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hunks» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hunks

لغات نزدیک hunks

پیشنهاد بهبود معانی