گذشتهی ساده:
hydratedشکل سوم:
hydratedسومشخص مفرد:
hydratesوجه وصفی حال:
hydratingشکل جمع:
hydratesآبرسانی کردن، مرطوب کردن (بدن)
Drinking enough water helps to hydrate the body and maintain energy levels.
نوشیدن آب کافی به آبرسانی بدن و حفظ سطح انرژی کمک میکند.
This moisturizer is designed to deeply hydrate dry skin.
این مرطوبکننده برای آبرسانی عمیق به پوست خشک طراحی شده است.
Products that help hydrate your skin should be applied daily.
محصولاتی که به مرطوب کردن پوست کمک میکنند، باید روزانه استفاده شوند.
شیمی هیدراته کردن، ترکیب کردن با آب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Calcium oxide hydrates to form calcium hydroxide when exposed to water.
اکسید کلسیم در تماس با آب هیدراته شده و هیدروکسید کلسیم تشکیل میدهد.
Some salts easily hydrate and form crystalline structures.
برخی از نمکها بهراحتی با آب ترکیب شده و ساختارهای بلوری تشکیل میدهند.
شیمی هیدرات (ترکیب آبدار)
Many hydrates lose their water content when heated.
بسیاری از هیدراتها هنگام گرم شدن آب خود را از دست میدهند.
Some hydrates, like methane hydrate, are found in deep-sea sediments.
برخی از هیدراتها، مانند هیدرات متان، در رسوبات اعماق دریا یافت میشوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hydrate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hydrate