فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Iceberg

ˈaɪsbɜrːɡ ˈaɪsbɜːɡ

شکل جمع:

icebergs

معنی

noun countable

توده یخ غلتان، کوه یخ شناور، توده یخ شناور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد iceberg

  1. noun lettuce with crisp tightly packed light-green leaves in a firm head
    Synonyms:
    crisphead lettuce iceberg-lettuce berg ice mass ice-pack floe ice-sheet ice-field icecap ice-shelf snowberg growler

ارجاع به لغت iceberg

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iceberg» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/iceberg

لغات نزدیک iceberg

پیشنهاد بهبود معانی