آخرین به‌روزرسانی:

Illegitimately

ˌɪlɪˈdʒɪt̬əmət̬li ˌɪlɪˈdʒɪtəmətli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور غیرقانونی، به‌طور غیرمجاز

He illegitimately accessed the confidential files.

او به‌طور غیرقانونی به پرونده‌های محرمانه دسترسی پیدا کرد.

He illegitimately altered the documents for personal gain.

او به‌طور غیرمجاز اسناد را برای منافع شخصی تغییر داد.

adverb

به‌طور نامشروع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She was raised by a single mother who had given birth illegitimately.

او توسط مادری مجرد که به‌طور نامشروع بچه‌دار شده بود، بزرگ شد.

The child was viewed differently by society because he was born illegitimately.

جامعه به این کودک نگاه متفاوتی داشت؛ زیرا به‌طور نامشروع به دنیا آمد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت illegitimately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «illegitimately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/illegitimately

لغات نزدیک illegitimately

پیشنهاد بهبود معانی