بهطور غیراخلاقی، بهطور خلاف موازین اخلاقی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In my view the article immorally encourages readers to avoid tax.
به باور من، این مقاله بهطور غیراخلاقی خوانندگان را به خودداری از پرداخت مالیات تشویق میکند.
He behaved immorally but he broke no laws.
او رفتاری غیراخلاقی داشت اما از هیچ قانونی عدول نکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «immorally» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/immorally