آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Inflationary

ɪnˈfleɪʃneri ɪnˈfleɪʃənri

معنی inflationary | جمله با inflationary

adjective

(پول و قیمت‌ها) تورمی، تورم‌زا، بیش‌بودی، بیش‌بودزا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

inflationary pressures

فشار تورم (تورمی)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inflationary

  1. adjective associated with or tending to cause increases in inflation
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده inflationary

ارجاع به لغت inflationary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inflationary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inflationary

لغات نزدیک inflationary

پیشنهاد بهبود معانی