زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Inhabited

American: ˌɪnˈhæbətəd British: ɪnˈhæbɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

inhabits

وجه وصفی حال:

inhabiting

معنی inhabited | جمله با inhabited

adjective C2

دارای سکنه، مسکونی، زیست‌گردار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

An inhabited island.

جزیره‌ای که دارای سکنه است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inhabited

  1. adjective occupied
    Synonyms:
    populated settled owned rented lived in tenanted peopled developed colonized possessed populous pioneered

سوال‌های رایج inhabited

وجه وصفی حال inhabited چی میشه؟

وجه وصفی حال inhabited در زبان انگلیسی inhabiting است.

سوم‌شخص مفرد inhabited چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد inhabited در زبان انگلیسی inhabits است.

ارجاع به لغت inhabited

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inhabited» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inhabited

لغات نزدیک inhabited

پیشنهاد بهبود معانی