بهجای، در عوضِ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Use honey instead of sugar.
بهجای شکر از عسل استفاده کن.
They decided to walk instead of drive.
آنها تصمیم گرفتند که بهجای رانندگی، پیادهروی کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «instead of» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/instead-of