( system intercommunication ) دستگاه مخابره داخل ساختمان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His voice came over the ship's intercom.
صدای او از پیامگیر کشتی به گوش رسید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «intercom» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intercom