فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Jay

dʒeɪ dʒeɪ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی زاغ (پرنده‌ای پرسروصدا از خانواده‌ی کلاغان)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

The jay flitted from tree to tree.

زاغ از این درخت به آن درخت به‌سرعت پرواز می‌کرد.

We spotted a family of jays in the park.

.خانواده‌ای از زاغ‌ها را در پارک دیدیم

noun countable informal

شخص پرحرف (و احمق)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The jay wouldn't stop talking.

این شخص پرحرف از حرف زدن دست نمی‌کشید.

Everyone knew to avoid the jay at parties.

همه می‌دانستند که باید در مهمانی‌ها از این پرحرف دوری کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jay

  1. noun any warm-blooded vertebrate with feathers and wings
    Synonyms:
    bird jaybird bluejay scrub jay gray-jay
  1. noun United States diplomat and jurist who negotiated peace treaties with Britain and served as the first chief justice of the United States Supreme Court (1745-1829)
    Synonyms:
    john jay

ارجاع به لغت jay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jay

لغات نزدیک jay

پیشنهاد بهبود معانی