جانورشناسی زاغ (پرندهای پرسروصدا از خانوادهی کلاغان)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
The jay flitted from tree to tree.
زاغ از این درخت به آن درخت بهسرعت پرواز میکرد.
We spotted a family of jays in the park.
.خانوادهای از زاغها را در پارک دیدیم
شخص پرحرف (و احمق)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The jay wouldn't stop talking.
این شخص پرحرف از حرف زدن دست نمیکشید.
Everyone knew to avoid the jay at parties.
همه میدانستند که باید در مهمانیها از این پرحرف دوری کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jay» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jay