شکل جمع:
keychainsشکل نوشتاری دیگر این لغت: key chain
دستهکلید، جاکلیدی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She found a colorful keychain on the ground.
او دستهکلید رنگارنگی را روی زمین پیدا کرد.
This keychain reminds me of my childhood memories.
این جاکلیدی من را یاد خاطرات دوران کودکیام میاندازد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «keychain» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/keychain