آخرین به‌روزرسانی:

Kidnapping

گذشته‌ی ساده:

kidnapped

شکل سوم:

kidnapped

سوم‌شخص مفرد:

kidnaps

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

آدم‌ربایی، (انسان) ربایش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Violent incidents such as kidnapping and sabotage dropped sharply last year.

حوادث خشونت‌بار مانند آدم‌ربایی و خرابکاریِ عمدی در سال گذشته به‌شدت کاهش یافت.

Police believe Casey orchestrated the kidnapping.

پلیس معتقد است که کِیسی این ربایش را برنامه‌ریزی کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kidnapping

  1. noun abduction
    Synonyms:
    seizure taking hostage

سوال‌های رایج kidnapping

گذشته‌ی ساده kidnapping چی میشه؟

گذشته‌ی ساده kidnapping در زبان انگلیسی kidnapped است.

شکل سوم kidnapping چی میشه؟

شکل سوم kidnapping در زبان انگلیسی kidnapped است.

سوم‌شخص مفرد kidnapping چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد kidnapping در زبان انگلیسی kidnaps است.

ارجاع به لغت kidnapping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kidnapping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kidnapping

لغات نزدیک kidnapping

پیشنهاد بهبود معانی