فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Kilometer

American: kəˈlɑːmətər British: kəˈlɑːmətə

شکل جمع:

kilometers

توضیحات:

مخفف این لغت km است.

معنی و نمونه‌جمله

noun A2

کیلومتر، هزار متر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

My goal is to run five kilometers every day.

هدفم این است که روزانه پنج کیلومتر بدوم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد kilometer

  1. noun a metric unit of length equal to 1000 meters (or 0.621371 miles)
    Synonyms:
    km kilometre klick mil myriameter

ارجاع به لغت kilometer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kilometer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kilometer

لغات نزدیک kilometer

پیشنهاد بهبود معانی