با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Kyrgyzstan

ˌkɜːrɡɪˈstæn ˌkɜːɡɪˈstɑːn
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

پایتخت:‌ بیشکک

ملیت: قرقیزستانی

مخفف: KG

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد kyrgyzstan

  1. noun A landlocked republic in west central Asia bordering on northwestern China; formerly an Asian soviet but became independent in 1991
    Synonyms: kyrgyz-republic, kirghizia, Kirgizia, kirghiz, kirgiz, Kirghizstan, Kirgizstan

ارجاع به لغت kyrgyzstan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kyrgyzstan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/kyrgyzstan

لغات نزدیک kyrgyzstan

پیشنهاد بهبود معانی