زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Lagoon

ləˈɡuːn ləˈɡuːn

معنی lagoon | جمله با lagoon

noun countable

تالاب، مرداب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The kids spent the afternoon swimming in the lagoon.

بچه‌ها بعدازظهر را با شنا در تالاب سپری کردند.

The crystal-clear water of the lagoon was perfect for swimming.

آب زلال تالاب برای شنا بسیار مناسب بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lagoon

  1. noun shallow body of water
    Synonyms:
    pool pond shallows shoal marsh bayou gulf tidal pond

ارجاع به لغت lagoon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lagoon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lagoon

لغات نزدیک lagoon

پیشنهاد بهبود معانی