آخرین به‌روزرسانی:

Language Barrier

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun uncountable

جامعه‌شناسی زبان‌شناسی موانع زبانی (وضعیتی که در آن افراد به‌دلیل تفاوت در زبان‌ها و عدم توانایی در برقراری ارتباط مؤثر با مشکل مواجه می‌شوند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The language barrier often leads to misunderstandings in conversations.

موانع زبانی اغلب به سوءتفاهم در مکالمات منجر می‌شوند.

Many travelers face a language barrier when visiting foreign countries.

بسیاری از مسافران هنگام بازدید از کشورهای خارجی با موانع زبانی مواجه می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد language barrier

  1. noun the difficulties and misunderstandings that arise when people who speak different languages interact with each other

ارجاع به لغت language barrier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «language barrier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/language-barrier

لغات نزدیک language barrier

پیشنهاد بهبود معانی