Last Resort

    læst rɪˈzɔrt lɑːst rɪˈzɔːt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    idiom noun uncountable
    آخرین راه چاره، آخرین راه‌حل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - He considered selling his car a last resort to pay off his debts.
    - او فروش ماشینش را آخرین راه‌حل برای پرداخت بدهی‌هایش می‌دانست.
    - The team turned to the emergency plan as a last resort to salvage the project.
    - این تیم به‌عنوان آخرین راه چاره برای نجات پروژه به طرح اضطراری روی آورد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    Idioms

    • as a last resort

      به‌عنوان آخرین چاره، به‌عنوان آخرین راه‌حل

    ارجاع به لغت last resort

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «last resort» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/last-resort

    لغات نزدیک last resort

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند