پیشِ رو داشتن، پیشِ رو بودن، در آینده اتفاق افتادن، در راه بودن، (چیزی) در انتظار (کسی) بودن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Darling, many challenges lie ahead in our journey.
عزیزم، در سفرمان چالشهای زیادی را پیشِ رو داریم.
Great successes lie ahead if we work hard and stay focused.
اگر سخت کار کنیم و متمرکز بمانیم، موفقیتهای بزرگی در راه است.
The path may be difficult, but great rewards lie ahead for those who persevere.
راه ممکن است دشوار باشد، اما پاداشهای بزرگ در انتظار کسانی است که استقامت میورزند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lie ahead» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lie-ahead