Meet Halfway

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom A1
حاضر به مصالحه بودن، مایل به گذشت داشتن بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد meet halfway

  1. verb compromise
    Synonyms: come to terms, forgive and forget, settle one's differences, shake hands

ارجاع به لغت meet halfway

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «meet halfway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/meet-halfway

لغات نزدیک meet halfway

پیشنهاد بهبود معانی