شکل جمع:
microphonesمیکروفن، بلندگو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The singer held the microphone tightly in her hand.
خواننده میکروفون را محکم در دست گرفته بود.
Please adjust the volume on the microphone before you start speaking.
لطفاً قبلاز شروع صحبت، صدای بلندگو را تنظیم کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «microphone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/microphone