به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Monotonic

ˌmɑːnəˈtɑːnɪk ˌmɒnəˈtɒnɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    یکنواخت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد monotonic

  1. adjective Of a sequence or function; consistently increasing and never decreasing or consistently decreasing and never increasing in value
    Synonyms: monotone, flat, monotonous
    Antonyms: nonmonotonic

ارجاع به لغت monotonic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monotonic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monotonic

لغات نزدیک monotonic

پیشنهاد بهبود معانی