امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Monotonic

ˌmɑːnəˈtɑːnɪk ˌmɒnəˈtɒnɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
یکنواخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد monotonic

  1. adjective Of a sequence or function; consistently increasing and never decreasing or consistently decreasing and never increasing in value
    Synonyms:
    monotone flat monotonous
    Antonyms:
    nonmonotonic

ارجاع به لغت monotonic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «monotonic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/monotonic

لغات نزدیک monotonic

پیشنهاد بهبود معانی